نوشتن فصل دوم پایان نامه

نوشتن فصل دوم پایان نامه

فصل دوم پایان نامه برای بسیاری از دانشجوها همان جایی است که کار یا می درخشد یا گیر می کند. اگر این فصل به خوبی نوشته شود، بقیه مسیر هموار می شود؛ اگر نه، استاد راهنما مدام بر می گردد و ایراد می گیرد و شما بین بازنویسی های پی در پی خسته می شوید. خبر خوب این است که می شود این فصل را طوری نوشت که هم خواندنی باشد، هم دقیق، هم عمیق، و مهم تر از همه، کم ایراد. در این متن، قدم به قدم توضیح می دهم چطور با زبان ساده اما حرفه ای، فصل دوم پایان نامه را بنویسید؛ بدون فهرست های خشک و کلیشه ای. هدف این است که استاد راهنما احساس کند شما ادبیات موضوع را می شناسید، آن را فهمیده اید، و می توانید از دل آن برای پژوهش خودتان راه باز کنید.

تلفن: 09010921797

تلگرام: MahanStudy2

تفاوت هزینه انجام پایان نامه توسط موسسات با نگارش شخصی دانشجو

فهرست مطالب

قبل از هر چیز: ببینید دقیقا چرا دارید فصل دوم می نویسید

نگارش پایان نامه

بعضی ها فصل دوم را مثل انبار می بینند؛ هر چه منبع پیدا شد، می ریزند داخل. نتیجه، هم برای خودشان خسته کننده می شود، هم برای استاد. فصل دوم انبار نیست، نقشه راه است. شما باید نشان بدهید درباره موضوع تان چه چیز هایی روشن است، چه چیز هایی محل اختلاف است، دقیقا کجا ها هنوز خلاء وجود دارد و چرا پر کردن آن خلاء به درد می خورد. اگر این نگاه را از اول داشته باشید، ناخودآگاه فقط چیز هایی را می آورید که به حل مسئله شما کمک می کند، نه هر چیزی که اسمش نزدیک بود.

تلفن: 09010921797

تلگرام: MahanStudy2

بیشتر بخوانید : چند نکته مهم در ویرایش پایان‌نامه‌ انگلیسی

با یک «دفتر واژه» ساده شروع کنید تا مفهوم ها در طول مسیر عوض نشوند

یکی از دلایل مهمی که استاد راهنما ایراد می گیرد، تغییر بی سر و صدای معنا در وسط فصل است. مثلا اول از تعهد سازمانی حرف می زنید، بعد ناگهان می روید سراغ رضایت شغلی، یا در مهندسی اول درباره قابلیت اطمینان می نویسید و بعد همان را به جای دسترس پذیری به کار می برید. برای جلوگیری از این لغزش ها، از همان اول یک دفتر واژه کوچک درست کنید. اسم هر مفهوم اصلی را بنویسید، کنار آن یک تعریف کوتاه و روشن بگذارید، و هر جا در منابع تعریف دیگری دیدید، اگر بهتر بود جایگزین کنید و اگر متفاوت بود، توضیح بدهید که چرا این را انتخاب کرده اید. این دفتر واژه باید همیشه کنار دستتان باشد تا در طول نوشتن، به همان تعریف ها وفادار بمانید. همین کار ساده، کلی از ایراد های «تعریف های متناقض» را از بین می برد.

تلفن: 09010921797

تلگرام: MahanStudy2

راهنمای نگارش پایان‌نامه ارشد به انگلیسی برای دانشجویان ایرانی

جستجو را حرفه ای اما ساده و قابل تکرار انجام دهید

مقاله نویسی

لازم نیست متخصص پایگاه های علم سنجی باشید؛ اما باید یک روش منظم داشته باشید که بعدا قابل توضیح باشد. اول برای هر مفهوم، دو سه کلیدواژه فارسی و دو سه کلیدواژه انگلیسی بنویسید. مثلا اگر موضوع شما درباره نوآوری است، بهتر است هم innovation را داشته باشید، هم innovative behavior، هم product innovation، و در فارسی هم معادل های نزدیک را یادداشت کنید. جستجو را از گوگل اسکالر شروع کنید، اما در همان صفحه اول متوقف نشوید. اگر به چند مقاله خوب رسیدید، روی گزینه cited by کلیک کنید تا ببینید چه کسانی بعدا به آن مقاله استناد کرده اند. این مسیر شما را به منابع تازه می رساند. برعکس، اگر مقاله ای خیلی مهم بود، در بخش references آن به عقب برگردید و ریشه ها را پیدا کنید. این رفت و برگشت ساده، کاری می کند که هم منابع کلاسیک را ببینید، هم منابع جدید را از دست ندهید.

تا می توانید به خودتان کمک کنید تا تازه بمانید. در گوگل اسکالر alert بسازید تا اگر مقاله جدیدی با کلیدواژه های شما منتشر شد، خبر بدهد. این کار نشان می دهد ادبیات شما زنده است، نه بسته به روزی که شروع کردید. استادان معمولا از دیدن چند منبع خیلی تازه در متن خوشحال می شوند؛ حس می کنند شما در جریان هستید.

تلفن: 09010921797

تلگرام: MahanStudy2

سه لایه منبع که تعادل متن را حفظ می کند

یک فصل دوم فقط با مقالات فارسی یا فقط با منابع خارجی یک طرفه می شود. تعادل را این طور نگه دارید: لایه اول منابع کلاسیک که بنیان نظری را می سازند، لایه دوم منابع جدید و معتبر که نشان می دهند دنیا الان درباره موضوع چه می گوید، و لایه سوم منابع بومی که نشان می دهند در زمینه ایران یا منطقه چه کار هایی شده است. اگر این سه لایه را داشته باشید، استاد راهنما هم خیال اش از پشتوانه نظری راحت می شود، هم از تازه بودن کار، هم از تناسب با بستر بومی.

تلفن: 09010921797

تلگرام: MahanStudy2

منابع آنلاین مفید برای نگارش پایان‌نامه به زبان انگلیسی

یک «جدول خواندن» ساده بسازید تا بعدا متن تان منسجم شود

پیش از آن که حتی یک پاراگراف بنویسید، برای هر منبعی که می خواهید وارد متن کنید، یک جدول کوچک پر کنید. اسم نویسنده و سال، هدف پژوهش، تعریف مفهوم های اصلی، جامعه و روش، نتیجه های مهم، و در یک ستون آخر، نکته ای که به درد موضوع شما می خورد. این جدول به ظاهر ساده، دو فایده بزرگ دارد. اول این که لازم نیست مدام به متن مقاله برگردید و هی صفحه ها را بالا و پایین بروید. دوم این که وقتی می خواهید بنویسید، می توانید به جای این که درباره هر مقاله جدا جدا حرف بزنید، مفهوم محور بنویسید. یعنی نتیجه های چند منبع که درباره یک موضوع مشترک اند را کنار هم بیاورید و یک بحث منسجم بسازید. همین کار به چشم استاد راهنما می آید و بلافاصله از ایراد «گزارش فهرست وار» دور می شوید.

تلفن: 09010921797

تلگرام: MahanStudy2

نکاتی برای جلوگیری از اشتباهات رایج در انجام پایان‌نامه‌ انگلیسی

چطور روایت را مفهوم محور نگه دارید تا متن جان بگیرد

اگر بخواهید تک تک مقاله ها را پشت سر هم خلاصه کنید، متن شما به سرعت خسته کننده می شود و استاد هم حق دارد بگوید تو فقط جمع آوری کرده ای. راه بهتر این است که از اول تصمیم بگیرید مفهوم محور بنویسید. مثلا اگر موضوع شما درباره تاثیر یک نوع رهبری بر نوآوری است، به جای این که بگویید الف این را گفت، ب آن را، ج نقد کرد، بیایید محور هایی مثل ایمنی روانی، توانمندسازی، یا اعتماد را جدا کنید و هر کدام را به صورت یک بحث مستقل اما مرتبط پیش ببرید. در هر بحث، دو سه منبع همسو و اگر بود، یک منبع متفاوت را بیاورید، توضیح بدهید چرا تفاوت وجود دارد، و در پایان یک جمع بندی کوتاه بنویسید که برای مسئله شما چه معنایی دارد. این کار متن را زنده، هدفمند و قانع کننده می کند.

تلفن: 09010921797

تلگرام: MahanStudy2

چگونه هزینه‌ انجام پایان‌نامه به انگلیسی را مدیریت کنیم؟

از «جمله هایی که حالت مقدمه دارند» برای آغاز هر پاراگراف استفاده کنید

یک ترفند ساده اما بسیار موثر این است که هر پاراگراف را با یک جمله روشن شروع کنید که بگوید در این پاراگراف قرار است چه بگویید. مثلا بنویسید شواهد نشان می دهد نقش اعتماد وقتی پررنگ تر می شود که محیط کار قابل پیش بینی باشد. بعد شواهد را بیاورید. وقتی استاد پاراگراف را شروع می کند، از همان اول می فهمد هدف چیست و مغزش دنبال شما می آید. این کار سرعت فهم را بالا می برد و از سوء برداشت ها کم می کند.

چطور به جای توصیف، تحلیل کنید

تحلیل یعنی توضیح بدهید چرا شواهد این را می گویند، نه فقط این که چه گفته اند. فرض کنید دو مطالعه نتایج متفاوت دارند. یکی در شرکت های کوچک اثر مثبت گزارش کرده، دیگری در سازمان های بزرگ اثری ندیده. شما می توانید با زبان ساده توضیح بدهید که اندازه تیم، ساختار رسمی، یا فاصله قدرت می تواند این تفاوت را توضیح بدهد. همین یک جمله تحلیلی ساده، ارزش پاراگراف را چند برابر می کند و استاد راهنما حس می کند شما واقعا فهمیده اید، نه فقط نقل کرده اید.

دربارۀ تعارض هایی که بین مطالعات مختلف هست صادق باشید

ادبیات همیشه هم نظر نیست. اگر همه چیز را صاف و یک دست نشان بدهید، استاد به شما شک می کند. بهتر است تعارض را همان جا که هست نشان بدهید و با زبان آرام و روشن بگویید این تفاوت شاید به تفاوت صنعت، فرهنگ، روش سنجش، یا نوع نمونه برگردد. اگر بتوانید یک شرط معقول پیشنهاد بدهید، مثلا بگویید به نظر می رسد در محیط های خلاق که آزادی عمل بیشتر است، این رابطه قوی تر باشد، هم نشان داده اید ادبیات را دیده اید، هم به مدل مفهومی خودتان جان داده اید.

شکاف پژوهشی را دقیق، متمرکز و قابل آزمون تعریف کنید

بدترین جمله ها برای بستن فصل دوم این ها هستند: در کشور ما کار کم شده، یا درباره این موضوع تحقیق کافی نیست. استاد ها این جمله ها را بار ها دیده اند و طبیعی است ایراد بگیرند. شکاف باید محدود باشد و مستقیم به موضوع شما بخورد. مثلا بنویسید درباره نقش امنیت شغلی به عنوان تعدیل کننده رابطه رهبری تحول افرین و نوآوری فرایندی در شرکت های خدماتی شهری مطالعه دقیق انجام نشده است. یا در حوزه سلامت، تاثیر آموزش مبتنی بر جامعه بر پیروی دارویی در کلان شهر ها با طرح تصادفی خوشه ای آزمون نشده. این جمله ها قابل دفاع اند و بلافاصله به روش تحقیق شما جهت می دهند.

مدل مفهومی را از شواهد بسازید، نه از روی هوا

مدل مفهومی باید نتیجه طبیعی بحث های شما باشد. هر پیکانی که در مدل می گذارید، باید پشتش هم منطق نظری باشد، هم دست کم دو شاهد تجربی. اگر شواهد متناقض بود، همان جا بنویسید و برایش یک شرط یا تعدیل کننده بگذارید. مثلا بگویید به نظر می رسد اندازه تیم یا نوع صنعت در شدت این رابطه اثر می گذارد. وقتی مدل شما این قدر ریشه دار باشد، استاد راهنما به جای سوال های کلی، تمرکز را می برد سمت روش اجرا، و این یعنی فصل دوم شما کارش را درست انجام داده است.

پارافریز حرفه ای کنید تا هم متن خوانا بماند و هم تشابه بالا نرود

بازنویسی خوب یعنی همان معنا را با ظاهر تازه و روان بیان کنید. سه راه ساده دارید. اول زاویه دید را عوض کنید. اگر منبعی گفته رهبری تحول افرین با معنا دادن به کار اشتیاق را بالا می برد، شما می توانید بنویسید اشتیاق وقتی بالا می رود که کار برای فرد معنا دار شود و رهبری تحول افرین یکی از راه های ساختن این معناست. دوم سطح را کمی تغییر دهید. اگر جمله خیلی جزئی است، آن را یک پله کلی تر بگویید یا برعکس. سوم دو سه منبع همسو را در یک گزاره ترکیب کنید و به همه ارجاع دهید. همیشه بعد از پارافریز، یک بار با صدای بلند بخوانید تا مطمئن شوید معنی عوض نشده و جمله روان است.

خطا های پنهان که معمولا دردسر درست می کنند

چند خطا خیلی معمول است و اگر از آن ها دوری کنید، نصف ایراد ها خود به خود کم می شود. یکی عوض کردن سطح تحلیل در میانه متن است؛ مثلا از سطح فردی می روید به سطح سازمانی و بعد همان نتیجه را به کل تعمیم می دهید. دومی استفاده از منابع ضعیف برای ادعای مهم است؛ مثلا به یک گزارش وبلاگی استناد می کنید. سومی شل بودن ارجاع نویسی است؛ یک جا سال را جا می اندازید، جای دیگر نام را. چهارمی پرش های ناگهانی بین موضوع هاست؛ یک پاراگراف تمام می شود و هیچ پلی به بعدی نمی سازید. درمان همه این ها ساده است: یک بار با عینک خواننده متن را بخوانید و ببینید کجا ها باید علامت راهنما بگذارید.

نرمی زبان و سادگی جمله ها، اما با دقت

ساده نویسی هنر است. ساده یعنی روشن و دقیق، نه سطحی. از واژه های پیچیده فقط وقتی استفاده کنید که لازم است و همان جا معادل فارسی روشنش را بدهید. جمله ها را نه آن قدر کوتاه کنید که متن تکه تکه شود، نه آن قدر بلند که خواننده نفس کم بیاورد. هر پاراگراف یک ایده اصلی داشته باشد و بقیه جمله ها در خدمت همان ایده باشند. برای نگه داشتن ریتم، از جمله های پل ساز استفاده کنید. مثلا بنویسید با این حال، در محیط های متفاوت نتیجه یکسان نیست، یا از سوی دیگر، شواهدی هم وجود دارد که خلاف این را نشان می دهد. همین عبارات ساده، رشته بحث را حفظ می کند.

چگونه از دل فصل دوم، فصل سوم و چهارم را بیرون بیاوریم

اگر فصل دوم درست نوشته شود، فصل سوم نصف اش جلو افتاده است. وقتی شما گفتید چه متغیر هایی مهم اند، چه رابطه هایی باید آزمون شود، و چه شرایطی ممکن است نتیجه را تغییر دهد، نوع طرح، ابزار، جامعه و تحلیل ها تقریبا خودشان معلوم می شوند. اگر درباره میانجی حرف زده اید، باید روشی داشته باشید که بتواند میانجی گری را بیازماید. اگر تعدیل کننده دارید، باید تحلیل تعاملی یا گروه بندی را پیش بینی کنید. این پیوستگی برای استاد راهنما بسیار قانع کننده است و ایراد های کلی مثل ارتباط فصل ها کم می شود.

تمرین یک روزه برای شروع نوشتن فصل دوم

اگر مانده اید از کجا شروع کنید، یک تمرین ساده انجام دهید. برای موضوعتان سه مفهوم اصلی انتخاب کنید. برای هر کدام پنج منبع خوب بردارید و جدول خواندن را پر کنید. بعد برای هر مفهوم یک پاراگراف با جمله چراغ بنویسید و در آن دو شاهد همسو و اگر بود یک شاهد متفاوت بیاورید. در پایان هر پاراگراف دو جمله جمع بندی اضافه کنید که به پرسش شما ربط داشته باشد. همین سه پاراگراف، ستون فقرات بخش نظری شما را می سازد. فردا همین کار را برای یک محور دیگر تکرار کنید. در یک هفته شمای کلی فصل دوم شکل می گیرد.

مدیریت زمان و نوشتن نسخه های مختلف تا رسیدن به یک متن پخته

هیچ فصل دومی از اول بی نقص نیست. به خودتان فرصت بدهید که دو تا سه نسخه بنویسید. نسخه اول برای ریختن مواد خام و پیدا کردن مسیر است. نسخه دوم برای اضافه و کم کردن و سفت کردن منطق. نسخه سوم برای صیقل زدن زبان و یکدست کردن ارجاع ها. بین نسخه ها فاصله بگذارید تا چشم تان به متن عادت نکند. وقتی بعد از دو روز دوباره می خوانید، نقص ها خودش را نشان می دهد. اگر استاد راهنما بازخورد داد، دفاعی نشوید. بازخورد را یک چک لیست کنید و مورد به مورد جلو بروید. خیلی وقت ها یک جمله انتقال یا یک تعریف روشن، یک ایراد طولانی را حل می کند.

ارجاع نویسی را همان اول درست چکش کاری کنید

فرقی ندارد دانشگاه شما چه سبکی را می خواهد؛ مهم این است که از همان روز اول آن را درست تنظیم کنید و همان را تا آخر نگه دارید. یک نرم افزار مدیریت منبع انتخاب کنید، مثلا مندلی یا اندنوت، و قالب مورد نظر دانشگاه را روی آن بگذارید. از همان ابتدا هر منبع را کامل وارد کنید تا آخر کار گرفتار شکار اشتباه های ریز نشوید. هر ادعای مهم را بی درنگ با ارجاع پشتیبانی کنید تا بعدا دنبال منبع نگردید. یک بار هم کل فهرست منابع را با چشم باز بخوانید تا اشتباه های ساده مثل جابه جا شدن نام نویسنده یا سال پیش نیاید.

کار تمیز با تشابه و سرقت ادبی

همه می دانیم که نرم افزار های تشابه یاب سختگیرند. ترس از تشابه باعث می شود بعضی ها آن قدر جمله را بپیچانند که معنا خراب می شود. راه بهتر همان پارافریز حرفه ای است که گفتیم. کنار این، همیشه جایی که می شود از نمودار و شکل خودتان استفاده کنید. حتی یک نمودار ساده از مدل مفهومی که خودتان با الهام از منابع ساخته اید، هم فهم را بالا می برد، هم تشابه را پایین. اگر مجبور شدید بخشی از یک تعریف را تقریبا همان طور بیاورید، در گیومه بگذارید و منبع بدهید. صداقت علمی در بلندمدت شما را آسوده می کند و استاد ها هم همین را می خواهند.

جمع بندی

اگر بخواهیم همه چیز را خلاصه کنیم، فصل دوم خوب این ویژگی ها را دارد: از یک دفتر واژه شفاف شروع می شود، با جستجوی منظم و قابل تکرار پیکره منابع را می سازد، با جدول خواندن مواد خام را مرتب می کند، مفهوم محور می نویسد و هر پاراگراف را با جمله چراغ هدایت می کند، تعارض ها را پنهان نمی کند و برایشان شرط می گذارد، شکاف را دقیق و کوچک تعریف می کند، مدل مفهومی را بر شانه شاهد ها می نشاند، و زبان ساده و حرفه ای را حفظ می کند. اگر این مسیر را بروید، استاد راهنما حتی اگر سختگیر باشد، بیشتر به نکته های کوچک گیر می دهد نه به اصل کار. آن وقت انرژی شما صرف بهتر شدن می شود، نه دویدن دنبال رفع ایراد های تکراری.

یک همراه حرفه ای که کار را مطمئن تر می کند

اگر حس می کنید زمان کم است، یا می خواهید کسی کنار دستتان باشد که این مسیر را بار ها رفته و ریزه کاری هایش را می شناسد، می توانید از کمک حرفه ای استفاده کنید. خدمات موسسه ماهان دقیقا برای همین طراحی شده است. تیم ماهان از همان قدم اول کنار شما می ایستد: دفتر واژه را با شما می چیند، راهبرد جستجو را می نویسد، جدول های خواندن را می سازد، روایت مفهوم محور را شکل می دهد، شکاف پژوهشی را دقیق و آزمون پذیر صورت بندی می کند و مدل مفهومی را بر اساس منطق نظری و شواهد محکم طراحی می کند. بعد هم در یکدست کردن ارجاع ها، صیقل زبان، کاهش تشابه به شکل حرفه ای و پاسخ مستند به سوال های استاد راهنما همراهی می کند. تمرکز ماهان بر صداقت علمی، محرمانگی و کیفیت تحویل است؛ یعنی شما با خیالی راحت و حرفه ای جلو می روید و فصل دوم پایان نامه تان به جای مانع، تبدیل به نقطه قوت می شود. اگر می خواهید کارتان هم خواندنی باشد، هم معتبر، هم کم ایراد، مشاوره با ماهان می تواند همان تفاوتی باشد که در روز دفاع حس می شود.

Rate this post